نوشته هاي دم دستي

ساخت وبلاگ
دو جوريم : آدم يك ؛ آدم دو! آقای دیوید بروکس، نویسنده معروف مجله نیویورک تایمز، کتابی نوشته به عنوان "جاده شخصیت"، که‌ شرحش دل و دین از من برد و امروز صبح سفارشش دادم. آقای دیوید برو‌کس قصه‌ را شروع می‌کند که هر انسانی یک سری ارزشها دارد که می‌روند توی رزومه کاری و یک سری ارزشها دارد که وقتی مرد، در مجلس ختمش ذکر می‌کنند. بعد می‌گوید که در جهان مدرن ما، این دو چندان همخوانی ندارند‌. یعنی فرضا بنده فردا سرم را بگذارم زمین، نمی‌گویند که مرحوم پروژه‌هایش را خیلی خوب مدیریت می‌کرد و همیشه گزارشهایش را قبل از موعد مقرر و زیر بودجه مشخص تحویل می‌داد.  مثلا می‌گویند که می‌خواند و می‌نوشت و علاقه داشت که تجربیاتش را حالا درست یا غلط، با دیگران قسمت کند. دنیا ما را هل می‌دهد به سمت ارزشهایی که به درد رزومه کاری بخورند و ما هم آن روزهای جوانی با دنیا همراهیم. بالاخره آدم می‌خواهد کار خوبی داشته باشد و مهارت کسب کند و در رشته خودش اسمی در کند. بعد که این جاده کمی هموارتر‌ شد، صدای درون آدمیزاد در می‌آید که پس ارزشهای دیگر چی؟ آنها که شخصیت آدم را می‌سازند چه می‌شوند؟ و انسان راه می‌افتد به دنبال آن ارزشها. آقای بروکس اسم این دو را می‌گذارد آدم یک و‌ آدم دو. آدم یک، از تواناییهایش استفاده می‌کند تا هر‌ روز در کار و درآمد و‌ امور مادی بهتر شود و آدم دو، به ضعفهایش فکر می‌کند و بهتر کردن آنها و توی این فکر کردن به ضعفها و ریشه‌هایشان، شخصیت معنویش را می‌سازد. این حرفهای آقای بروکس البته‌‌ جدید نیست (مثل اینکه‌ شبیه قسمت بالایی هرم مازلو است) ولی نگاهش به مساله نگاهی نوست. تد تاک آقای دیوید بروکس را فعلا داشته باشید. در مورد نگاهش به زندگی به زودی بیشتر خواهم نوشت.علي فرنود نوشته هاي دم دستي...ادامه مطلب
ما را در سایت نوشته هاي دم دستي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mashmandoosha بازدید : 17 تاريخ : يکشنبه 24 بهمن 1400 ساعت: 22:54

كتابخانه هايى در دنيا هست كه به جاى كتاب ميتونى يك آدم رو كه داوطلبانه اومده انتخاب كنى و به عنوان كتاب زنده به داستانش گوش كنى. بهشون ميگن   #human_library نظر دکتر علی صاحبی در مورد پست  فوق ☝️☝️من حتما وارد اين كتابخانه می شوم براي كتابخواني، يعني يك زندگي را بخوانم و یا بشنوممعمولا در تمام جمع های بزرگ و ميهمانی ها پيران و سالمندان را برای هم صحبتی انتخاب می كنم.در اين كتابخانه هم وقتي می خواهم #بشنوم و #بخوانم يعنی براي مطالعه بروم #سالمندان را انتخاب ميكنم به دو دليل : ١- كمتر كسی به آنها خوب و صميمانه گوش می سپارد پس می توانم تمرين #شفقت و #مهرورزی كنم.٢-آنها مملو از #تجارب و #نگاههای_ژرف و كمياب اند و #بينش_های_عجيبی به آدم می دهند. زن و مردش زياد برايم فرق نمي كنداگر برای #مطالعه_شدن بروم ترجيح می دهم يك #جوان ١٥ ساله تا ٢٥ ساله پای حرفم بشيند تا بهش بگم #ادبيات، #تاريخ و #فلسفه خواندن چقدر زندگيش را متحول و غني مي كند صرف نظر از شغل و حرفه ای كه انتخاب مي كند.✅ و دوست دارم به او بگويم، #شدن مهمتر از #داشتن است. نوشته هاي دم دستي...ادامه مطلب
ما را در سایت نوشته هاي دم دستي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mashmandoosha بازدید : 22 تاريخ : يکشنبه 24 بهمن 1400 ساعت: 22:54

پسر خوبم میدونم که تو هم روزی عاشق می شی. میایی جلوی من و بابات و از دخترکی میگی که دوستش داری. این لحظه اصلاً عجیب نیست و تو ناگزیری از عشق که تو حاصل عشقی.پسرممامانت برای تو حرف هایی داره. حرف هایی که به درد روزهای عاشقی ات می خوره.عزیز دلمیک وقت هایی زن، اخمو و بی حوصله است، روزهایی میرسه که بهونه می گیره. بدقلقی می کنه و حتی اسمت و صدا می کنه و تو به جای جانم همیشگی میگی: بله و اون می زنه زیر گریه.  زن ها موجودات عجیبی هستند پسرم. موجوداتی که می تونی با محبت آرومشون کنی و یا با بی توجهی از پا درشون بیاری. باید برای اینجور وقت ها آماده باشی. باید یاد بگیری که دوستش داشته باشي و نازش رو بکشی نوشته هاي دم دستي...ادامه مطلب
ما را در سایت نوشته هاي دم دستي دنبال می کنید

برچسب : این,روزها,نویسم, نویسنده : mashmandoosha بازدید : 12 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 8:41

عادت کرده ایم هر روز دوش بگیریم، اما یادمان می رود که ذهن مان هم به دوش نیاز دارد. گاهی با یک غزل حافظ می توان دوش ذهنی گرفت و خوابید؛ یک شعر از فروغ، تکه ای از بیهقی، صفحه ای از مزامیر، عبارتی از گراهام گرین، جمله ای از شکسپیر، خطی از نیما، ولی غافلیم.شبانه روز چقدر خبر و گزارش و مطلب آشغال می تپانیم توی کله مان؟ بعد هم با همان کله ی بادکرده به رختخواب می رويم و توقع داریم در خواب پدربزرگ مان را ببینیم که یک گلابی پوست کنده و با لبخند می گوید بفرما.آفتاب یک ور می تابد و ماهی های چشمه ی آن باغ هم از شادی پشتک می زنند. غافلیم که دیگر خبری از این خوش خیالی ها نیست، وضع روزگار از جنس اعتماد نیست، نوشته هاي دم دستي...ادامه مطلب
ما را در سایت نوشته هاي دم دستي دنبال می کنید

برچسب : حمام,ذهن, نویسنده : mashmandoosha بازدید : 13 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 8:41

باید سعی کنم خوشحال باشم. باید به چیز خوبی فکر کنم. مثلا به تو. به تو که فکر میکنم، مغزم به هیچ جای ناآرامی نمی پرد. مثلا تو هستی و نشسته ای کنارم و داری مرا میرسانی سرکار و عصر که برمی گشتی، خانه مرتب بود و غذا آماده. مثلا من در این چند وقت بی کاری، خانم خانه ی تو بودم. مثلا میگویی: حالا که داری میروی سرکار، مجبورم غذای بیرون بخورم دیگر؟ مثلا من میخندم و جوری نگاهت میکنم که یعنی این چه حرفی است که میزنی؟ می گویی: تازه داشت دستپختت خوب میشد. نامردی دیگر! من کی غذای بد جلوت گذاشته ام؟ بعد نفس عمیق میکشم و میگویم: خیلی نگرانم برای کار جدید. میترسم از پسش برنیایم. دستم را میگذاری روی دنده ماشین، نوشته هاي دم دستي...ادامه مطلب
ما را در سایت نوشته هاي دم دستي دنبال می کنید

برچسب : چیزهای,خوب,فکر,کنیم, نویسنده : mashmandoosha بازدید : 18 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 8:41

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

نوشته هاي دم دستي...
ما را در سایت نوشته هاي دم دستي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mashmandoosha بازدید : 30 تاريخ : يکشنبه 4 تير 1396 ساعت: 19:24

خیلی از ماحتا بلد نیستیم آرزو کنیمو گاهی آرزوهایمان را هم از روی دست بقیه تقلب می‌کنیمنگاه می‌کنیم ببینیم مردم دوست دارند کجا زندگی کنند؟ مردم دوست دارند با چجور آدمی ازدواج کنند؟ مردم عاشق کدام ماشین هستند؟ کدام مارک کیف و کفش و لباس هست که اگر بپوشی همه دهانشان باز می‌ماند؟خلاصه می‌نشینیم آرزوهای نوشته هاي دم دستي...ادامه مطلب
ما را در سایت نوشته هاي دم دستي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mashmandoosha بازدید : 27 تاريخ : يکشنبه 4 تير 1396 ساعت: 19:24

مدیر#مدرسه می‌گفت داشتن #چشم و ندیدن #زیبایی، داشتن #گوش و نشنیدن #موسیقی، داشتن #شعور اما تشخیص ندادن #حقیقت و داشتن قلبی که هرگز برانگیخته نمی شود و در نتیجه هرگز آتشی به پا نمی کند، برای انسان امری #وحشتناک است.از کتاب #توتوچانماجرای کودکی ژاپنی است که در سال اول دبستان به دلیل شیطنت هایش از مدرس نوشته هاي دم دستي...ادامه مطلب
ما را در سایت نوشته هاي دم دستي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mashmandoosha بازدید : 24 تاريخ : يکشنبه 4 تير 1396 ساعت: 19:24

دوست دارم وقتی مامان و بابام میخوان تعریفمو پیش دیگرون بکنن و پز دخترشونو بدن، حرفِ درسخون بودن و دانشگاهِ تاپِ مملکت رفتنمو نزنن! از آشپزی و کدبانوییم تعریف نکنن! دلم میخواد بگن دخترِ ما شعرایی میگه که دلو به بازی میگیره! اهلِ کتاب خوندنه و نگاهش به زندگی قشنگه!دوست دارم پسفردا که یکی میاد سراغم که نوشته هاي دم دستي...ادامه مطلب
ما را در سایت نوشته هاي دم دستي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mashmandoosha بازدید : 20 تاريخ : يکشنبه 4 تير 1396 ساعت: 19:24

هر موقع که با تیمی عالی  فعالیتی را انجام دادم،فوق العاده بود.ترس هایم کمتر شد.وجالب این که نقاط ضعف خودم را بیش تر و بهتر دیدم.چه چیزهایی را که مورد پسند نمی دانستم و در تیم مورد پسند بود،و بعد فهمیدم که مشتری های زیادی داردو چه چیزهایی که به نظرم جذاب بود ولی تیم برایش جذابيتی نداشت و مشتری هایش نوشته هاي دم دستي...ادامه مطلب
ما را در سایت نوشته هاي دم دستي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mashmandoosha بازدید : 19 تاريخ : يکشنبه 4 تير 1396 ساعت: 19:24